شبی که ماه کامل شد، روایتی از دشمنی تکفیریها و جندالله با ایران/ فیلم نرگس آبیار به وقایع فاجعهبار و تاسف برانگیز تروریستی پرداخت
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۲۱۵۶۸
"شبی که ماه کامل شد"با ارزشترین فیلم نرگس آبیار که تلخ ترین فاجعه ی اخیر کشور را روایت می کند و مختص پرده ی سینما است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "تیتریک"؛ «مهدیه سادات نقیبی» منتقد سینما و تلویزیون در نقد فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار در یادداشتی اختصاصی نوشت: فیلم با قصه ی آرام و عاشقانه ی دختر و پسری آغاز می شود و گویی قرار است همه چیز خوب و زیبا تمام شود اما در پس این قصه ی دراماتیک روایت ملتهب، خشونت و واقعیت های تلخی را می بینیم که قصه را بی هیچ شکی به یک تراژدی تلخ و تاسف انگیز تبدیل می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نرگس آبیار کارگردان فیلم، قصه ی زنانی را روایت می کند که در سرزمین خود زندگی می کنند اما این داستان با سایر روایت های تلخ و کلیشه ای که در گوشه و کنار شهر شاهد آنها هستیم متفاوت است.
این روایت یک نوع نگاه عمیق و بصری همراه با اتفاقاتی از دل تاریخ سیاسی و فرهنگی اقوام مختلف ایرانی است و این یک نکته بسیار قابل تحسین برای زنی خواهد بود که در فرهنگ ایرانی با زاویه دید چند گانه دست بر وقایع وحشتناک نظامی و تروریستی ای می گذارد که نه تنها هیچ کسی جرات نگاه به آن را ندارد بلکه به فکر ساخت فیلمی با این موضوع نیافتاده است.
به عقیده من لحظه لحظه فیلم قابل نقد است و اگر گوشه ای از آن را نادیده بگیریم چیزی جز کم لطفیِ مخاطب و یک منتقد نمی باشد.
انتخاب شهرهای جنوبی کشور با فرهنگ مخصتص به خود، نگاه های عاشقانه فائزه و عبدالحمید که نهایت منجر به ازدواج شده و آغازگر قصه ای بسیار گیرا و هیجان انگیز خواهد شد از نکات در خور این فیلم است، این روایت های جذاب در پس هم اتفاق می افتد تا جایی که فائزه به مرور متوجه پنهان کاری هایی از سوی خانواده شوهرش می شود اما عشق نمی گذارد او چشم باز کند و واقعیت را ببیند.
ظرافت صحنه های فیلم به گونه ای است که گاهی مخاطب گمان می برد دوربین جای چشمان بازیگر بوده و روایت از سوی بازیگر اصلی بیان می شود، همه در عمق فیلم فرو رفته و همانند یک مستند در دل واقعیت می روند، از حرکت و تکرار تند وار دوربین گرفته تا صحنه های دلخراش و تکان دهنده ی کشور، بازار پاکستان و کشتن افرادی که به عقیده ی تروریسم کلام خدا را پیش می برند را نیز نمی توان نادیده گرفت.
این مقدمه ی کوتاه شاید شروع خوبی برای نقد و بررسی فیلمی باشد که در عین لطافت زنانگی، پیش برنده خشنونت های مردانگی است و در کنار وقوع ناهنجاری و هولناک ترین صحنه ها، جزء شاخص ترین و زیبا ترین روایت های سینمایی محسوب می شود.
با تمام دقتی که در همه فیلم وجود دارد اما نقص هایی به لحاظ بصری، تکنیکی و نوع روایت قصه دیده می شود که از جمله می توان به طولانی بودن مقدمه کارگردان اشاره کرد. این مقدمه با معرفی یک ساختار کلی از شخصیت ها و نوع رابطه خانواده ها با یکدیگر و دیده شدن تفاوت قشرهای مختلف آغاز و زمینه ساز روایتی شده که شاید هیچ گاه مخاطب فکر تروریسم و داستان خانواده ریگی را هم نمی کرد.
آبیار قبل از هر چیز به ساختار مستند گونه روایت پرداخته است تا این که بخواهد برای کاراکترها شخصیت سازی کرده و قصه را با روایات کلیشه ای بی ارزش کند، نکته ای که در این فیلم قابل مطرح است به تصویر کشیدن رویدادی واقعی از تمام تلخی هایی خواهد بود که ایران با نیروهای تکفیری (داعش) داشته است و اساسا هدف اصلی کارگردان نشان دادن چگونگی شکل گیری این گروها بوده و این که بر چه اساسی دست به چنین فاجعات هولناک و تلخی زده اند.
تقابل بین شیعه و سنی در فیلم کاملا روشن است بگونه ای که گروه جندالله و در حال حاضر گروه های تکفیری با "شیعه" دشمنی دارند و به هر طریقی درصدد هستند نسل شیعه را نابود کنند.
حتی آن ها کلام خدا و قرآن را تغییر می دهند و برای حفظ نسل خود و پرورش افرادی که هیچ سر رشته ای ندارند به دروغ و خیانت روی می آورند و البته جای هیچ تعجبی از کسانی که پا بر روی حقیقت اسلام می گذارند، نیست.
آبیار با مهارت و ظرافت خاصی شخصیت عبدالحمید را از انسانی دل رحم و دل سوز به انسانی حیوان صفت خلق کرده و این صرفا ده ها پیام اخلاقی و دینی را در بر خواهد داشت که یکی از مهمترین آن ها پرورش روح و درس دادن دینی است که به دروغ و شیطان صفتی انسان را بار می آورد.
به لحاظ ساختاری فیلم به سه روایت و سه زمان اختصاص یافته است و هر کدام ویژگی و سبک خود را دارد. زیباترین و با ارزش ترین قسمت، روایت سوم اثر است که به درگیری ها و کنش هایی اشاره می کند که با وجود طولانی بودن، سخت ترین و نفس گیر ترین لحظه های درام را خلق کرده و جزء با ارزشترین و اثر گذار ترین روایت ها شده است.
زمانی که فردی برای ساخت فیلم روی سوژه های سیاسی و امنیتی کشور دست می گذارد در واقع به نوعی بخش مهمی از زندگی خود را فراموش کرده است زیرا آن قدر پرداختن به این مسائل سخت و جان فرسا است که اگر با تمام سختی ها و هزینه های بالایی که در ساخت فیلم صرف می شود و با موفقیت به پایان می رسد باز هم باید منتظر بازخوردهایی از سوی ارگان های مختلف باشد.
علی رغم موارد مذکور، آبیار با انتخاب هوشمندانه خود در گردنه ی سخت و موشکافانه ی این روایت با موفقیت عبور کرده است و البته با احساسات اغراق گرایانه و به اصطلاح آب و تاب دادن به ری اکشن های برخی از کارکتر ها توانسته است اثر گذار ترین فیلم "روایتی مستند گونه ی جنگی و نظامی" را با نام خود به عنوان یک زن ایرانی بر جای بگذارد.
نکته ای که آبیار به خوبی شناخته است و از آن در همه سکانس ها استفاده کرده؛ زبان سینما است، شناخت خوب زبان سینما اثر او را از سایر کارها برجسته کرده است و به نوعی یک فیلم منحصر به فرد در قالب سینما ثبت شده و جسورانه به سمت دنیایی رفته که شاید هیچ مردی حتی فکر انتخاب این روایت و قصه را هم نکرده باشد.
همان طور که در بالا اشاره شد دوربین بسیار پرتنش حرکت می کند و به لحاظ کارکردی و سینمایی میتوان گفت همه ی این تنش ها و حرکات تند جز، برنامه ریزی های کارگردان بوده و هیچ حرکتی بی دلیل انتخاب نشده است.
فضای پر استرس زایی که فائزه با بازی درخشان الناز شاکردوست در آن قرار دارد حاکی از فضای ملتهب انگیز کشور پاکستان، روان پر تشویش فائزه، فضایی که امنیت در آن خاموش است و نگاه های تهاجمی و متجاوز گرانه، صحنه های دلخراش مرگ، اعدام، کشتارگاه و سلاخی گوسفندان دست به دست می دهند تا هجوم ناامنی، ترس و وحشت حاکی از گروهی را نشان دهد که تماما امنیت موجود در ایران را تهدید می کند و برای مخاطب نفس گیر است.
"شبی که ماه کامل شد" با ریزترین نقص هایی که دارد با ارزشترین فیلم نرگس آبیار است، این فیلم در یک کلام تلخ ترین فاجعه ی اخیر کشور را روایت می کند و مختص پرده ی سینمااست، اگر روزی به ساختارهای سینمایی و فیلمنامه آن کم لطفی شود یک ارزش مهم را در سینما از دست داده ایم.
با ساخت این گونه فیلم ها سطح هوشیاری نسل جوان که از جنگ، اوضاع و احوال ناامنی کشور چیزی ندیده و فقط گوشه ای از تاریخ را شنیده اند، بالا می رود بنابراین باید مردم ایران به باید و نباید های تاریخی، اعتقادی کشور و اصول درست حقیقتی که در اسلام آمده است آگاه باشند.
چیزی که آبیار در انتهای ماجرای فیلم فریاد می زند به هوش بودن امنیتی، فرهنگی و شناخت تفاوت های قومی و ملیتی است که در خود ایران وجود دارد و تنها با زبان قوی و شناخت اصول سینمایی واقعیت را به تصویر کشیده است. " شبی که ماه کامل شد" با ارزش ترین فیلم از یک روایت تاسف بار واقعی است.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۲۱۵۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علمالهدی: امامتِ سیاسی دشمن دارد و تا امروز هم این دشمنی ادامه داشته
حجت الاسلام سید احمد علم الهدی روز شنبه در مراسم اجتماع صادقیون در حرم مطهر رضوی افزود: از وجود اقدس امام صادق (ع) نقل شده که فرمود «هرکس برای درک ظلمی که بر ما رفت، تلاش نکند و بر آن نکوشد، شریک همان ظالمی است که در مقابل ما عمل کرده است» این حدیث راوی اهمیت این شناخت است.
به گزارش ایرنا، وی ادامه داد: شهرت اصلی امام صادق (ع) در میان ائمه اطهار (ع) به علم، دانش و تربیت اصحاب و شاگردان است، اما آنچه باید در روز شهادت ایشان بیش از پیش موردتوجه قرار بگیرد، مظلومیت این امام همام و فلسفه مظلومیت ایشان است. باید بدانیم دلیل مظلومیت امام صادق (ع) چه بود و اساساً چرا حضرت تا این اندازه با برخورد قهری، سلبی و جنایتکارانه حاکمیت وقت رو به رو میشد.
علم الهدی افزود: اگر امام صادق (ع) در امور سیاسی مداخله نمیکرد و در برابر حکومت عباسیان ادعایی نداشت، مسلماً این ظلم و ستم در حق حضرت روا داشته نمیشد، اما آنها میدانستند که اصل امامت تشکیل نظام رهبری و تشکیلات و حکومت است.
وی ادامه داد: نه تعلیم دین، نه تربیت شاگرد و نه آموزش علوم طبیعی هیچ کدام علت اصلی مظلومیت حضرت نیست. امام صادق (ع) فقط یک عالم نبود که عدهای دورشان را بگیرند و فقط علوم دین را فرا بگیرند. امام صادق (ع) در مقام حجت بالغه الهی ادعای امامت داشت و این ادعا از نظر دستگاه حاکم به عنوان یک آفت قطعی در برابر استمرار قدرت و حکومت آنها به شمار میرفت و اگر امام صادق (ع) در امور سیاسی مداخله نمیکرد و در برابر حکومت عباسیان ادعایی نداشت، مسلماً این ظلم و ستم در حق حضرت روا داشته نمیشد.
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی با بیان این که تحقق امامت سیاسی، تکلیف ذاتی ائمه اطهار (ع) بوده است گفت: امام فقط شاگردپرور و عالم نیست و عمده وظیفه امام به این است که در پیشامد شرایط و موقعیت ها، یک نظام حاکمیتی تشکیل بدهد و به موازات امامت مرامی، امامت سیاسی جامعه را هم به دست بگیرد.
علم الهدی افزود: سرچشمه همه مظالمی که در حق اهل بیت (ع) روا داشته شد، همین اعتقاد به امامت سیاسی بود. بهخاطر همین موضوع بود که علیابن ابیطالب (ع) را در محراب، حسین ابنعلی (ع) را در گودی قتلگاه و سایر امامان معصوم را هرکدام در یک مقام به شهادت رساندند و در طول حیات بابرکتشان نیز انواع و اقسام جنایتها را درحق آنها و پیروانشان روا داشتند.
وی ادامه داد: امامت سیاسی دشمن دارد. دشمنی که یک زمان حتی در مسجد شمشیر بر فرق، ولی خدا میزند، یک زمان با اسب بر پیکر امام شهید میتازد و یک زمان نیز همچون منصور دوانیقی ملعون، امام صادق (ع) را با دست بسته و لباس خانه در خیابان پشت اسب میکشاند و امروز هم دشمنان دین اینچنین هستند.